Thursday 23 May 2013

‫به یاد بابا


     
می گویند این روزها روز پدر است در ایران، نمی دانم،برای من که هر روز روز پدر است.بابا جان،ان روز دیدار اخر هنوز جلوی چشمانم است،انروز که همه گریه می کردند،حتی من،اما تو مردانه بغضت را فرو می کردی در گلویت و مردانه ایستاده بودی و فقط گفتی پسر،ما را از وضعت بی خبر نذار،می دانم که دنیایی از غم در وجودت بود،اما پدر بودی و گریستن برایت سخت بود.لعنت به من که هیچوقت نتوانستم انطور که باید درکت کنم،چه انزمان که کودکی بیش نبودم و دستان تو قویترین پناه گاهم بود و چه انروز که برای همیشه ترکت کردم وبغض نادیده ات را ندیدم و چه حتی امروز که هنوز خود پدر نشده ام،وقتی دور از من رفتی گریستم،وقتی همدمت مادرم هم رفت باز هم گریستم،امروز هم می گریم،اما خوشحالم که هر دو کنار همید،گرچه شرمسارم که رفیق نیمه ر‫اهم.دوست دارم بابا جان

No comments:

Post a Comment